عزت ایرانی

به نام خدا اتاق فکر دشمن و جنایت رسانه های ایرانی ؟؟!! با تقدیم سلام فرض بفرمایید یک جانی ! همه اعضای خانواده شما را در انظار عمومی و با ضبط آنی دوربین های متعدد با فجیع ترین شکل تکه تکه می کند !! و مردم همانند گوسفند نگاه و عده ای هم بجای کمک یا حتی اعتراض لفظی فیلم و عکس آن لاین !!..... می گیرند ! ! .... و در ادامه داستان وکلای پول پرستی با تهدید و تطمیع صاحبان خون و قاضی نام او را به جای قاتل و جانی و اوباش و تروریست ؛ با تدبیر متهم می گذارند و با امید به تبرئه او را از اعدام و قصاص نجات می دهند و.... در نهایت خودتان هم چنان توجیه می شوید که او را دوست خطاب می کنید در حالیکه او کماکان به جنایت خود ادامه می دهد !!  و مشغول خفه کردن شماست اما شما حتی نمی خواهید حتی دست او را گاز بگیرید و....!!         ممکن است کسی چندبرابر عرف و قانون دیه و خون بها گرفته باشد وبا رگ بی غیرتی خودش را توجیه کند! اما بسیارند افرادی که عمله ومزدور رایگان دشمن هستند! و نمی دانند که خداوند ملعون ترین افراد را کتمان کنندگان حق معرفی فرموده است ودر رسانه همان هایی هسنند که ماله به دست گرفته اند تا همه جنایات عزت ایرانی...

      بادی گارد!  باز هم یک واژه غیر ایرانی برای نام یک محصول ایرانی ، آن هم یک محصول فرهنگی و توسط کارگردان ایرانی ! ظاهرا انقلابی! نه ! زود قضاوت نکنیم ، او خود از این واژه  فرنگی تجلیل نمی کند چرا که آنرا یک وظیفه و شغل می داند. در حالیکه محافظ فردی است که امر خیلی مهم را بر اساس تکلیف و اعتقاد خود انتخاب نموده است و این چالش بصورت خیلی هنرمندانه و نه زیبا و راهگشا به مخاطب عرضه می گردد و  متاسفانه در آخر فیلم آنگونه که کارگردان القاء می نماید؛ هم دختر یک محافظ حاضر نمی شود با یک محافظ ازدواج نماید! و هم یک محافظ جوان بخاطر عشق دنیایی به سادگی تمام! مشاغل دیگر را به محافظ بودن ترجیح می دهد!!        حیدر پس از سی سال محافظت جانانه و مخلصانه از اشخاص برجسته نظام  اینک در جایگاه متهم نشسته است  و بنابر قوانین،  او ممکن است حتی به اعدام  محکوم شود! با اینکه او ناچار از اطاعت مافوق بوده و البته اقرار دارد که در روز محشر او باید پاسخ خونهای به ناحق ریخته شده را بدهد!     داستان خیلی پیچیده است و مسلما جذابیت یک فیلم هم دقیقا بخاطر همین پیچیدگی ها و نکات ظریف است؛ بشرط آنکه طراح این همه سو عزت ایرانی...

با تقدیم سلام و اظهار ادب پیرو نوازش کریمانه و اوامر حضرت استاد که  " موارد مطروحه را بنویسید"  معروض  می دارد : باور می فرمایید که این سیاه مشق را با اشک و آه می نویسم نه فقط بعلت آنکه در ماه حزن آل محمد (ص) هستیم و برای غربت امام حسین علیه السلام ؛ بلکه برای غربت اسلام در عصر انفجار اطلاعات بویژه در فضای مجازی با هجمه های ویرانگر اسکندری  و هیتلری در حال تسخیر سنگر به سنگر افکار جامعه علی الخصوص نسل جوان هستند . فدایتان شوم   مفاهیم کریمانه " و انا نحن لحافظون" را در تفاسیر خوانده ایم و با روشن بینی های مقام عظمای ولایت به آینده کشور و جوانان دلمان گرم است ، اما با عنایت به آیات شریفه  ... الاما یغیروا بانفسهم ....  ولا تلقوا بانفسکم الی التهلکه – و دیگر آیات مشابه آنها، نباید از فرمایش رهبری بهره برداری وارونه کرده و آیه .... انا هیهنا قاعدون را شعار توجیهی خود نماییم چرا که خودِ معظم له تاکید فرموده اند که اگر رهبر نبودم حتما در فضای مجازی نقش  آفرین اول بودم (مضمون از بنده ) حتما می دانید که داعش به نیابت از ارباب خود آمریکا تهدید کرده است : قصد  انفجار سد  موصل را دارد و برابر نظ عزت ایرانی...

     در فرهنگ عمومی ، هر شهر و کشوری را با یک نمادی می شناسند که نشان دهنده هویت دینی ، سیاسی، معماری و ...آن شهر محسوب می گردد مانند دیوار چین، برج ایفل پاریس ، میدان سرخ مسکو ، مجسمه آزادی نیویورک ، بنای تاج محل در هند و غیره .... اما نماد ایران کدام است؟  حرم امام رضا (ع) ؟  سی سه پل اصفهان ؟  برج آزادی تهران ؟  برج میلاد ؟ یا...  !!      زمانی که برج میلاد در تهران ساخته می شد! همه عقلای دنیا به مسئولین ایرانی تذکر دادند که با توجه به کوه های بلند اطراف تهران هیچ نیازی به ساختن برج مخابراتی نبوده و بهتر است حداقل برج مسکونی و یا تجاری ساخته شود؟!  اما  در حالیکه که هنوز هم برای ساختن مدرسه و درمانگاه و خوابگاه و غیره دست به دامن خیرین و واقفین و صالحین و حتی بیگانگان هستیم؟ با هزینه نجومی و از جیب این مردم مظلوم ! خودخواهی های مقامات  ارضا و برج میلاد ساخته شد ؟!!       اما یک سوال مهمتر  هنوز هم عامه مردم و نیز فرهیختگان جامعه را آزار می دهد! و آن این است که چرا این بنای بلند که در ردیف چهارمین برج بلند دنیا بحساب می آید و قرار است به عنوان نماد تهران مطرح شود ، چرا نام میلاد را ی عزت ایرانی...